
از پس دیوار سال ها
ای کولی کبود نگاه ستاره چشم
ای با غم غریبی من آشنا هنوز
ای نغمه ساز عشق که با پنجه ی امید
بر می کشی ز چنگ دلم ناله ها هنوز
من بار دیگر از پس دیوار سال ها
سوی تو آمدم
سوی تو آمدم
سوی تو آمدم که به یاد تو آورم
آن نغمه را که موج زند در فضا هنوز
همچون صدای ناله ینی از ره دراز
یاد تو شاد می کندم در شب نیاز
هر چند نغمه ای نسرودی ز دیرباز
در گوش من طنین فکند آن صدا هنوز
در خواب های تیره ی
اندوهگین خویش
بقیه در ادامه مطلب...
:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران و ترانه سرایان
:: برچسبها: نادر نادرپور نادر شعر شاعر شعرانه اشعار ترانه شعر سپید شعر نو شاعر معاصر معاصر شعر معاصر اشعار نادرپور
